رفتن به محتوا
مهارت اسلم دانک

مهارت در ورزش به چه معناست(بخش اول)

مهارت در ورزش به چه معناست؟ چطور می توان به بالاترین سطح از مهارت رسید؟ تاثیر مهارت بر عملکرد ورزشکار چیست؟ مراحل مهارت کدامند؟

مهارت در ورزش، توانایی اجرای تکنیک های مورد نیاز در زمان و مکان مناسب است. کاربرد واژه مهارت، به طور کلی با کاربرد جزیی تر مهارت های تکنیکی متفاوت است. به خاطر داشته باشید، منظور از مهارت های تکنیکی یا تکنیک، مهارت های حرکتی خاص است که در اجرای یک عمل کاربرد دارد و مهارت های تاکتیکی یا تاکتیک، مهارت های فکری است که برای دانستن این که کی و کجا مهارت های تکنیکی را اجرا کنیم، لازمند. مهارت به طور کلی استفاده ماهرانه از تکنیک ها و تاکتیک ها هنگام بازی و یا یک کار مشخص است.

علم تمرین

مقالات پیشنهادی: علم تمرین (مفاهیم پایه بخش اول)

مقالات پیشنهادی: علم تمرین (مفاهیم پایه بخش دوم)

  • حیطه های مهارت:

در ابتدا مهارت در نتیجه وابستگی به یمی از این سه حیطه تعریف می شود.حیطه به طور ساده طبقه بندی موارد مشابهی است که می توانند با هم گروهبندی شوند.
قلمرو مهارت، گروه بندی مهارت ها بر پایه اساسی ترین ظرفیت ها برای انجام آنهاست. هنگامی که مهارت تعریف می شود، اولین تصمیم گیری مستلزم تصمیم گیری در مورد قابلیت های شناختی، ادراکی یا حرکتی لازم به منظور تکمیل موفقیت آمیز مهارت می باشد.مهارت های شناختی:
مهارت شناختی، دانش انجام کار و نحوه انجام آن است که مهم ترین جنبه در انجام مهارت است. اجزای ادراکی و حرکتی ممکن است بخشی از مهارت شناختی را تشکیل دهند؛ اما برای انجام خوب یک کار، ضروری ترین قابلیت ها درک و شناخت هستند، و معمولا مشکل ترین بخش برای ماهر شدن می باشند. ما می توانیم  شناخت را به عنوان موفقیت در دستیابی به اهداف مهارت تعریف کنیم که عمدتا توسط دانش فرد و توانایی های شناختی تعیین می شود. مثال های مهارت های شناختی، خواندن، نوشتن، حل مسائل ریاضی، حل جدول های متقاطع، حفظ فهرست اسامی، ارائه دلیل و بحث قانع کننده، تشخیص جراحت ورزشکار، و فراخواندن بازیکنان در بازی فوتبال را شامل میشود.

  • مهارت های ادراکی:

مهارت ادراکی توانایی فرد در تشخیص یا تمایز بین محرک های حسی است که عمدتا در انجام مهارت موفقیت آمیز مهم می باشد. به بیان ساده تر، توانایی تشخیص موارد مهم در محیط و به عبارتی دیگر، کشف اطلاعات است. در انجام مهارت ادراکی، هدف اولیه اجراکننده، قابلیت های حرکتی موردنیاز برای عمل نیست؛ بلکه حس زمان و چگونگی عمل است مهارتهای ادراکی به طور پیچیده ای با مهارت های حرکتی ترکیب شده اند، چنین مهارت هایی در ورزشها یافت می شوند، به گونه ای که بعضی اوقات به سختی می توان سهم هر مهارت را در اجرای موفقیت آمیز جدا کرد. آیا حدت حسی برای تشخیص مکان و زمان توپ بیسبال پرتاب شده که از پایگاه اصلی عبور خواهد کرد، نسبت به الگوهای حرکت واقعی، مثلا زدن توپ، اهمیت بیشتر یا کمتری دارد؟ بنابراین در انجام اکثر مهارت های حرکتی تواناییهای ادراکی وجود دارند، در حقیقت، مهارت های حرکتی غالبا به مهارت های حرکتی – ادراکی اشاره می کنند. هنوز بسیاری از مهارت ها به میزان آگاهی فرد از محرک حسی منکیه بنابراین با عنوان حیطه ادراکی گروه بندی می شوند. مهارت ادراکی می تواند به عنوان دستیابی موفقیت آمیز به هدف یک مهارت تعریف می عمدتا به وسیله توانایی فرد در تشخیص و تمیز در میان منابع مختلف از محرک درکه تعیین می شود. مثال هایی از مهارت های ادراکی شامل انتخاب هندوانه خوب در میوه فروشی، تنظیم نی تلویزیون، چیدن تخم مرغ ها براساس اندازه، “بازخوانی” دفاع در فوتبال، تشخیص مواد غذا با چشیدن، حفظ تعادل در هنگام راه رفتن بر روی سطح یخ زده، و تشخیص استتار دشمن برا جنگلی انبوه می باشد.

  • مهارت های حرکتی:

همان طور که دیدیم، مهارت های حرکتی مجزا از اجزای شناختی و ادراکی موردنیاز برای تکمیل تکلیف، اجرا نمی شوند. به هر حال، در بسیاری از مهارت های مورد علاقه متخصصان حرکتی، کیفیت مهارت نیز مهم است. مهارت حرکتی عمدتأ تعیین موفقیت در کیفیت حرکت است. برای مثال، بازیکن بولینگ ممکن است در مورد این که چه کار باید انجام دهد (انداختن میله ها با توپ) یا در درک نحوه انجام آن، مشکلی نداشته باشد (طول و پهنای خطوط بولینگ، مکان میله ها، و وزن توپ بولینگ ثابت هستند، و به آسانی از کوششی به کوشش دیگر قابل تشخیص می باشند)؛ اما در هر دور، ایجاد حرکات صحیح به منظور انداختن تمام ۱۰ میله با یک توپ، هنوز یک چالش محسوب میشود. در حالی که مهارت های شناختی بر این که چه کاری انجام شود، تأکید می کنند، مهارتهای ادراکی اطلاعات را برای انجام آن کسب می کنند و مهارت های حرکتی بر انجام درست آن تأکید می کنند. | گرایشی اندیشمندانه در رابطه با مهارت های حرکتی صرفا در اصطلاحات مهارت های ورزشی با فعالیت های تخصصی وجود دارد. گرفتن توپ فوتبال، سرویس توپ تنیس، اجرای پشته اسکی، بقینا همگی مهارت های حرکتی هستند. اما ما هزاران مهارت حرکتی را در امر فعالیت های روزانه اجرا می کنیم – فعالیتهای ضروری و روزمره، و رویدادهایی که زندگی روزانه ما را معنی دار و میسر می کنند . مانند شستن ظرف، مسواک زدن، روشن کردن چر” دست دادن، پوشیدن لباس، دوش گرفتن، نشستن و بلندشدن، رانندگی به سمت مدرسه حرکات حاکی از خوشحالی بعد از گرفتن نمره الف در شیمی آلی، رفتن به رختخواب (بعد از امتحان در درس شیمی آلی) همگی مهارت های حرکتی هستند. بسیاری از مشاغل مستلزم مهار تها و اجرای تخصصی کار با دستگاه هستند، مانند نواختن حرفه ای پیانو، بانداژ ورزشکار آسیب دیده، عمل جراحی، یا پرواز شاتل فضایی، حتی در تولید موفقیت آمیز هایی مانند صحبت کردن و نوشتن – که ممکن است ابتدا آنها را به طور کاملا شناختی بگیریم  اجزای حرکتی مهمی وجود دارد (شما میتوانید درباره مطالبی که میخواهید، فکر کنید؛ اما صحبت کردن به حرکاتی پیچیده و تنظیم هماهنگ عضلات در مسیر آوایی به منظور ایجاد واژگان نیازمند است).

مهارت در حرکت


چنین طبقه بندی این فعالیت ها به عنوان فعالیت های حرکتی نشان میدهد که عمدتا انواع بسیار متفاوتی از فعالیت ها برای موفقیت به حرکت متکی هستند. باید دوباره تأکید کنیم که مهارت های حرکتی، مانند مهارت های ادراکی و شناختی برچسب میخورند؛ زیرا درجه ای از اجزای شناختی، ادراکی یا حرکتی برای انجام موفقیت آمیز اهداف تکلیف مشارکت دارند و فقط تعداد کمی از مهارت های دنیای واقعی حاوی اجزایی از سه حیطه نمی شوند؛ و آن برای هر دو جنبه علمی و عملی مناسب است. به هر حال، اصطلاح مهارت ها نسبت به حیطه هایی عمده که مسئول دستیابی به هدف هستند، موفق است.

بسیاری ازمهارت ها اجزای مهمی از هر سه حیطه مهارت های شناختی، ادراکی و حرکتی را دارند. هر مهارت حرکتی، از مجموعه ای از رشته های شناختی، ادراکی، و حرکتی بافته شده است که در طرحی زیبا و غنی از رفتار ماهرانه انسان با یکدیگر ترکیب شده اند.

  • آیا یادگیری حرکتی حیطه ای ویژه است؟

تفاوت ها و شباهت های مشخص سه حیطه مهارتها میتوانند طبقه بندی شوند، این در منطقی است که آیا شناخت، ادراک، و مهارت های حرکتی، اساسأ به روش های متفاوت ی میشوند؟ به عبارتی دیگر، آیا سه دسته مجزا و مشخص از اصول یادگیری مهارت وجود دارد با دستهای متفاوت برای هر حیطه وجود دارد؟ در ابتدا ممکن است به نظر برسد که به طور طبیعی تفاوت در جنبه موفقیت ابتدایی در هر حیطه از مهارت به روش اکتساب متفاوتی در هر کدام منجر می شود، و تغییر جهت در تفاوت ها به بهترین روش های آموزشی در هر کدام منجر خواهد شد. به هر حال، همان طور که ملاحظه کردید، مهارت ها همیشه یا تا حدودی، ترکیبی از سه حیطه هستند. بنابراین پرسش های متفاوت در رابطه با این که چگونه هر نوع از مهارت کسب میشود، به طور واضح و به آسانی قابل تفکیک نیست و شاید به نظر برسد که آنها تعامل اولیه دارند. ممکن است تا حدودی بحث در این زمینه باقی بماند؛ اما بخش اصلی دلایلی که مهارتهای شناختی، ادراکی، و حرکتی – که به روشی یکسان کسب میشوند . تکامل می یابد (آلمن’، ۱۹۹۹: گاردنر، ۱۹۸۳؛ هیتکوت، بران، و میهورت۲، ۲۰۰۰؛ روزنبام، کارلسون و گیلمور، ۲۰۰۱).

موتور یادگیری

  • شباهت ها در هر سه حیطه عبارت اند از:

۱.اختصاصی بودن انتقال: تمرین مهارتی خاص، معمولا بر مهارت های دیگر اثر کم یا هیچ گونه اثری ندارد.

۲. میزان یادگیری: نمودار میزان یادگیری در هر سه حیطه به الگویی مشابه منتج می شود که می تواند با قوانین ریاضی مشابه، تابع توانی توصیف شود. (برای مثال: یادگیری در هر سه حبطه از قواعد ریاضی یکسانی پیروی می کند) (نیویز و آندرسونه، ۱۹۸۱؛ سینی ۲ آندرسون؛ ۱۹۸۹).

٣. مراحل یادگیری: به نظر میرسد فی یادگیری مشابهی پیشرفت می کنند (آندرسون، ۱۹۸۲؛ فیتز و پوسنرا، ۱۹۶۷)

۴. تفاوت های فردی در اجرای مهارت: به طور کلی همبستگی بین دو مهارت غیرمشابه رند به خوبی اجرا می کند با هم پوشی زیاد سه حیطه سازگار است (گاردنر، ۱۹۸۳)۵.اهمیت تصویر ذهنی: قبلا گفته می شد که تفکر فقط در یادگیری شناختی نقش ایفا کند، ولی پژوهشهای اخیر نشان داده است که تصویر ذهنی به همان اندازه در یادگیری ادراکی و مهارت های حرکتی نقش مهمی را بازی می کند (بیلارد، ۲۰۰۱؛ کراموند”، ۱۹۹۷ء جینیورد، ۱۹۹۴).

برگرفته از کتاب ویلیام اچ ادوارز(مقدمه ای بر یادگیری حرکتی و کنترل حرکتی)

بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!


افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × 5 =